خانهی تنها را میتوان برند نامید چرا که معمار تنها به دنبال طراحی و فروش یک ساختمان نبوده و هدفش ارائه راه حلی متمایز برای نیاز کارفرما بوده است. معمار به خوبی میدانسته پیش نیاز برند شدن یک محصول، شناسایی نیاز مخاطب آن محصول است. پس او ابتدا با شناخت کامل کارفرما و محیط پیرامون او و سپس نیاز و مسئلهاش دست به طراحی ساختمانی زد که در عین کم بودن مساحت، دارای فضاهای زیاد و پرنور است تا حس آرامش را القا کند.
او برای تقویت این حس از دیوارهای شیشهای برای آزاد شدن دید و گیاهان کمک گرفته است.
خانهی تنها فراتر از یک ساختمان است. چرا که روح دارد، حس دارد و بخشی جدایی ناپذیر از هویت مردیست که در آن زندگی میکند!
خانه تنها، برند است زیرا پیش از برندسازی و فعالیتهای اصولی ارتباطات بازاریابی و تبلیغات، «معماری» داشته و معماریاش هویت، شخصیت و تمایز دارد.