دسته‌ها
بازاریابی صنعت ساختمان

رستوران Garden Hotpot

رستوران Garden Hotpot

معماری: MUDA-Architects

سال: 2019

موقعیت: چنگدو، چین

برند شدن نه همیشه با یک تمایز بصری بلکه گاهی با پنهان شدن در محیط به وجود می‌آید و نشان از احترامی دارد که برای آن محیطی قائلیم که منحصر به فرد است که این احترام خود یک تمایز است برای برند شدن.

رستوران گاردن هات پات، ساختمانی سبک و شفاف که هدفش ایجاد مکانیست برای لذت بردن بیشتر از محیط طبیعی و ادغام فرهنگ غذایی با محیط و تفریح ، در حومه‌ی شهر چنگدو چین و میان جنگل اکالیپتوس و حوضچه‌ی نیلوفر آبی واقع است. معمار برای احترام هر چه بیشتر به این محیط طبیعی منحصر به فرد تلاش کرده با رویکرد حذف مقیاس معماری، این رستوران را متمایز کند چرا که با کنار گذاشتن دیوار‌ها و تنها با استفاده از ستون ها و تخته ها ساختمان را به آرامی در جنگل پنهان کرده و به ساختمان اجازه داده است که به آرامی با سایت ادغام شود و شکل حوضچه را به خود بگیرد.

این یکپارچگی در طبیعت و محیط حتی در مرحله‌ساخت هم وجود داشته و از کارگران بومی همان محدوده برای اجرای پروژه استفاده شده است در نهایت میتوان گفت این رستوران نوعی سبک زندگی را معرفی می‌کند که در عین مدرن بودن، آن فرهنگ محلی و احترام به محیط زیست را در دل خود دارد و این سبک زندگی را به طور یکپارچه در طراحی خود نیز نمایان می‌کند و نه فقط یک رستوران بلکه تبدیل به یک مقصد گردشگری برای لذت بردن از طبیعت بکر و منحصر به فرد اطرافش می‌شود.

دسته‌ها
بازاریابی صنعت ساختمان

خانه ساده (simple house)

خانه‌ی ساده (simple house)

معماری: FELT Studio

عکاس: Stijn Bollaert

سال: 2021

موقعیت: شهر آنتورپ، بلژیک

خانه‌ی ساده اما یکپارچه!

خانه‌ی ساده، نام خانه‌ا‌ی است که با هزینه‌ی پایین قدم در مسیر تبدیل به یک برند معتبر و ماندگار برداشت. خانه متعلق به خانواده ا‌ی است با بودجه‌ی محدود که به دنبال بهترین امکانات با توجه به بودجه‌ی خود بودند.

آنچه این خانه را متمایز و در ذهن مخاطب تبدیل به یک برند میکند، درک نیاز ساکنین و شناخت سبک زندگی آنها و ارائه بهترین پاسخ به نیازشان توسط معمار بوده است.

معمار با طراحی منعطف و استفاده حداکثری از مساحت کوچک خانه، امکانات را به اقتصادی ترین حالت خود در خانه قرار داده و در عین حال این طراحی به ساکنین‌اش امکان گسترش فیزیکی خانه را در آینده و در صورت افزایش بودجه می‌دهد.

معمار نه تنها در نمای خانه بلکه در تک تک اجزای بنا هویت ساده را تاکید میکند؛ هویتی که تمایزی خواستنی را نسبت به همسایگان در ذهن بیننده ایجاد میکند.

بازنشر مقاله در شبکه های اجتماعی

دسته‌ها
بازاریابی صنعت ساختمان

ساختمان نیمه غربی (west half)

ساختمان نیمه غربی (west half)

معماری: ODA New York

عکاس: Scott Frances

سال: 2021

موقعیت: شهر واشنگتن دی سی، آمریکا

چه چیز باعث نمادین شدن یک ساختمان در محیط اطرافش می‌شد؟ سوالی که چالش اصلی معماران ساختمان نیمه غربی بود چرا که در عین حال باید قوانین سختگیرانه معماری در واشنگتن را نیز رعایت میکردند. مهم ترین اصل در برندسازی ارائه‌ی محصولی با کیفیت و متمایز است و لازمه کیفیت و تمایز نیز شناخت نیاز مخاطبان و محیط آنهاست. معماری نه صرفا ساخت یک فضا بلکه دمیدن روحی واحد به آن است طوریکه از جز به کل آن مثل یک سیستم و به صورت هماهنگ و یکپارچه همکاری کنند.

 نقطه‌ی تمایز ساختمان نیمه غربی همان طراحی به مثابه یک سیستم بود طوریکه این فرآیند از طراحی مبلمان تا طراحی لنداسکیپ ادامه دارد.

ایده‌ی اصلی این ساختمان نشان دادن این است که چگونه شهرها از واحدهای کوچک و مستقل تشکیل شده اند و در عین حال یک جامعه را تشکیل میدهند و با هم همکاری میکنند و شاد‌اند.

معمار برای ارائه این ایده از طراحی فرکشنال، تراس‌ها‌ی یزرگ برای اتصال فضا‌ی درون و بیرون و استفاده از رنگ زرد در نما برای القا‌ی حس شادی به خوبی استفاده کرده است.

دسته‌ها
بازاریابی صنعت ساختمان

I do artist store(جواهر فروشی)

I do artist store (جواهر فروشی)

معماری: AntiStatics Architecture

عکاس: Dachou Photography

سال: 2021

موقعیت: شهر ووهان، چین

“I do”  با هدف ایجاد مکانی برای به اشتراک گذاشتن عشق، شادی و الهام بخشی طراحی شد.

مهم ترین نقطه‌ی تمایز این فروشگاه ارائه تجربه‌ای رمانتیک در طراحی فضا در مقابل فضای شلوغ شهری است که یکپارچگی آن از نمای فروشگاه تا طراحی جزییات داخلی فروشگاه ادامه دارد.

معمار در طراحی فروشگاه از مجسمه  فیل صلح آمیز که در فرهنگ چینی نشانه‌ی دنیای صلح آمیز است استفاده کرده و با تلفیق مجسمه سازی و طراحی فضا داخلی و بیرونی، و اتصال فضا‌ی بیرون و درون به وسیله مجسمه فیل، دعوت کنندگی را از همان نمای ساختمان در مخاطب ایجاد کرده و او را در سفری بی نظیر همراهی میکند.

طراحی سیال و یکپارچه فضا مخاطب را به کشف فضا‌ها وادار میکند و این تجربه‌ی منحصر به فرد در دنیای معماری و هنر چیزی بیشتر از ارائه و فروش یک محصول در فروشگاه است.

آنچه باعث میشود پروژه I do  را به عنوان یک برند بشناسیم، صحبت از ادغام معماری، هنر و تکنولوژی در بستر یک کاربری تجاری است. معمار با تاکید بر تفکر و همکاری میان رشته‌ای و نمایش فروشگاه به عنوان یک اثر هنری، تجربه‌ای منحصر به فرد از یک فروشگاه را برا‌ی مخاطب رقم زده و نشان میدهد که شما تنها از یک فروشگاه بازدید و خرید نمیکنید بلکه درون یک اثر هنری  و معماری سفر میکنید که محصولش نیز جزیی از هویت همان اثر هنریست.

دسته‌ها
بازاریابی صنعت ساختمان

هتل لوکس لاسولتانا

هتل لوکس لاسولتانا (La Sultana Hotel)

معماری: F. Cherradi

سال: 2001

موقعیت: شهر مراکش، مراکش

برند سازی به دنبال خلق تجربه‌ای متمایز است همانطور معمار در بازسازی عمارت لاسولتانا‌ی مراکش و تبدیل آن به یک هتل لوکس ، تجربه‌ای از سفر به میراث معماری مراکش را رقم زده است.

پروژه بازسازی عمارت لاسولتانا، با رویکرد حفظ اصالت معماری، ادغام معماری دوران‌ها و به تصویر کشیدن جذابیت‌ها‌ی کاخ‌ها‌ی قدیم مراکش اما در لباسی امروزی اجرا شد.

 آنچه این عمارت را که حافظ ده قرن از تاریخ مراکش است متمایز کرده قرارگیری آن در محله کصبه شهر مراکش که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، بوده است.

معمار در این پروژه یکپارچگی را نه تنها در طراحی بلکه در فرایند اجرا نیز حفظ کرده و برای انعکاس هویت معماری اصیل مراکشی و احترام به آن بازسازی را با تکنیک های سنتی و استفاده از استادکاران محلی که دانششان از نسلی به نسل دیگر برای حفظ میراث معماری و هنر مراکش به یکدیگر منتقل شده، اجرا کرده است.

این هتل مجلل به خوبی توانسته احترام و تجلیل از هویت مراکش را با امکانات رفاهی امروزی ادغام کند و با خلق تجربه‌ای ماندگار و متمایز چیزی فراتر از نیاز مخاطب به یک اقامتگاه را ارائه دهد.

دسته‌ها
بازاریابی صنعت ساختمان

خانه تنها

خانه‌ی تنها (alone house)

معماری: story architecture

عکاس: Minq Bui

سال: 2021

موقعیت: شهر هوچی مین، ویتنام

پروژه خانه تنها که در شهر هو چی مین ویتنام و در یک کوچه کوچک قرار دارد، برای مردی مجرد که از فشار‌ها‌ی روزمره کار، زندگی، ترافیک، هزینه‌ها‌ی زندگی و… به دنبال مکانی برای آرامش بود طراحی شده است.

خانه‌ی تنها را میتوان برند نامید چرا که معمار تنها به دنبال طراحی و فروش یک ساختمان نبوده و هدفش ارائه راه حلی متمایز برای نیاز کارفرما بوده است. معمار به خوبی میدانسته پیش نیاز برند شدن یک محصول، شناسایی نیاز مخاطب آن محصول است. پس او  ابتدا با شناخت کامل کارفرما و محیط پیرامون او و سپس نیاز و مسئله‌‌اش دست به طراحی ساختمانی زد که در عین کم بودن مساحت، دارای فضا‌ها‌ی زیاد و پرنور است تا حس آرامش را القا کند.

 او برای تقویت این حس از دیوار‌ها‌ی شیشه‌ای برای آزاد شدن دید و گیاهان کمک گرفته است.

خانه‌ی تنها فراتر از یک ساختمان است. چرا که روح دارد، حس دارد و بخشی جدایی ناپذیر از هویت مردیست که در آن زندگی میکند!

خانه تنها، برند است زیرا پیش از برندسازی و فعالیت‌های اصولی ارتباطات بازاریابی و تبلیغات، «معماری» داشته  و معماری‌اش هویت، شخصیت و تمایز دارد.

دسته‌ها
بازاریابی صنعت ساختمان

برندینگ در ساخت و ساز شهری و نمای رومی

برندینگ در ساخت و ساز شهری و نمای رومی!

برندینگ در ساخت و ساز شهریاهالی صنعت ساختمان، امروز بیش از پیش به دنبال برندینگ یا برندسازی در صنعت ساختمان اند. شاید به این دلیل که گفته میشود برای تضمین و افزایش روزافزون سودآوری در حوزه‌ی ساخت و ساز، باید برند شویم! افزایش روزافزون سود اقتصادی جزو ویژگی های یک برندینگ موفق در صنعت ساختمان و معماری است اما نه دلیل موجهی برای شروع برندینگ است نه مهمترین ویژگی یک برند موفق در ساخت و ساز شهری! این مقاله اما به ماهیت، مفاهیم و ویژگی‌ های برند و برندسازی نمیپردازد بلکه بصورت مختصر و صریح به نمونه ی موردی پدیده ای به نام نمای رومی در تاثیر آن در برندسازی سازندگان، معماران و ساختمان ها در بازار ساخت و ساز شهری میپردازد.

نزدیک به سی سال پیش، با الهام از سبک کلاسیک، جریانی از معماری در شمال شهر تهران و عموما برای قشر مرفه جامعه شکل گرفت. جریانی که شاید شروع آن را با فرزاد دلیری به یاد داریم. به تحلیل معمارانه ی این رویکرد در معماری نمیپردازیم اما نقدهای گسترده ای را بر آن توسط معماران و صاحب نظران میتوان دنبال کرد.

 

اما معماری به اصطلاح رومی یا نمای رومی چرا به وجود آمد و الان کجاست؟

بسیاری از قشرمرفه جامعه ی ایرانی در گذشته (و شاید امروز) از به رخ کشیدن قدرت، شکوه و جلال خود لذت میبردند. سبک کلاسیک راهکار خوبی برای پاسخ به این نیاز بود. نمای رومی با تغیراتی در ظاهر و فرم سبک کلاسیک توسط معماران مختلفی از جمله فرزاد دلیری برای پاسخ به نیاز آن دسته از مخاطبان که علاقه مند به قدرت طلبی و قدرت نمایی در لایه های سطحی زندگی بودند، در مناطق گران قیمت تهران ترند شد و تا سالها تبدیل به نماد ساختمان های لوکس در تهران و ایران شده بود. شاید اگر آن زمان به بسیاری از مشاوران املاک یا سازندگان سوال میکردید که شرایط یک «ساختمان برند» چیست، جزو اولین راهکاریشان این بود که ساختمان لوکس و برند باید نمایش رومی باشد.

در بازاریابی علمی و مدیریت بازار جمله‌ی معروفی وجود دارد که مبین این مفهوم است: بازار هیچ موقع ثابت نمیماند!

امروز اما ساختمان هایی که در مناطق گران قیمت تهران با نمای کلاسیک طراحی و ساخته میشوند، با قیمت های قابل انتظار سازندگان و مالکانشان فروش نمیروند. چرا؟ به دلایل بسیار از جمله مهمترین آنها، تغییر روند بازار و سلیقه‌ی مخاطب و البته کمبود آنچه ما در حس یک نگاه آن را اصالت میدانیم! (اصالت مفهوم مهم و پیچیده ای است، آمیخته ای از واقعی بودن، ارزش آفرین بودن، کپی نبودن، منطبق بودن با هویت مخاطب، نشات گرفته از خلاقیت خالق در پاسخ دهی به تمامی نیازهای عمیق معماری و…)

نمای رومی از منظر برندسازی

نمای رومی نه سبک بود، نه معماری، نه لوکس! اما سازندگان و معمارانی که در ابتدا نام خود را به آن گره زدند، در تلاش برای برند شدن بودند و کماکان هستند. با تعاریف بسیاری آن ها موفق شدند و در اذهان ما شکل گرفتند؛ سودآوری قابل توجهی داشتند و امروز از بسیاری آنها به برند یاد میکنیم. شاید اینچنین باشد اما این سبک چقدر در قلبمان ماند، چقدر ارزش آفرین شد؟ و چقدر به نیازهای انسانی معماری پاسخ داد و چرا ماندگار نشد؟… اگر اصالت را پایه ی اصلی برندسازی ساختمان در نظر بگیریم، شاید پاسخ بخشی از این قبیل سوالات داده شده باشد…

نمای رومی از منظر سود اقتصادی

از منظر اقتصادی، کشف این نیاز در جامعه ی مرفه قابل تحسین بود و هرچند که نحوه‌ی پرداختن به آن با نقدهایی همراه است اما کشف و تامیین هر نیازی در جامعه، با سودآموری های مالی بسیار همراه است. اما اینکه این سودآوری چقدر به طول انجامد بحث مهم مدیریت کسب و کار در صنعت ساختمان را مطرح میکند که نیاز به برنامه ریزی بازاریابی، برندسازی و آینده نگری در بازار ساخت و ساز است.

معماری ملقب به نمای رومی، از شمال شهر تهران رخت بر بسته است و به نحوای جنوبی تهران و بسیاری شهرستان ها کوچ میکند. بنابراین اگر نگاه، نگاه اقتصادی کوتاه مدت و میان مدت است (نه نگاه اصیل معماری) امروز طراحی و اجرای نمای رومی (و ساختمان سازی با رویکرد رومی) در شهرستان های پیرو ترندهای تهران و همچنان در برخی نواحی جنوبی تهران میتواند سودآور باشد. (هرچند که الزما معماری به معنای واقعی کلمه به حساب نمی آید و الزاما برندی مانا و معتبر در قلب و ذهن نمیسازد) نکته ی جالب اینجاست که سازندگان بسیاری در مناطق شمالی تهران (که خود را سازندگان لوکس مینامند) میپندارند، همچنان در تلاش برای گرفتن تاییدیه های شهرداری اند که نمای رومی دیگری در کارنامه ی خود و تهران بزرگ ثبت کنند و در رویای فروش ساختمان های بی روح خود به قیمت های بالا به سر میبرند. علم بازاریابی به این سازندگان و ما درس مهمی میدهد. اینکه در دهه های پیش، نمای رومی پر فروش ترین نماد لوکس محسوب میشد دلیل نمیشود که همچنان بازار داشته و مخاطب را مجذوب کند. اما به هرحال ترندهای دیروز در بسیاری مناطق پیرو تهران و با رعایت اصول ابتدایی تبلیغات و کمی ممارست با سودآوری اقتصادی کوتاه مدت و میان مدت همراه خواهد بود.

نمای رومی و کسب و کار ناپایدار

امروز و در راستای مدیریت پایدار کسب و کار باید بازاریابی را اصولی و عمیق دید. امروز درصد قابل توجهی از ساکنین شمال شهر تهران، ساختمان با نمای رومی را به قیمت بالا نمیخرند. ترند، سالهاست عوض شده است؛ ساختمان های مدرن، ایرانی و آرام آرام معماری واقعی بیشتر خواهان دارد.

حتی دانستن اینکه امروز چه سبکی ترند است و به غلط لوکس محسوب میشود نیز ضامن پایداری کسب و کار سودآور ما در آینده نیست.

اینکه کسب و کار شما به عنوان یک سازنده، معمار یا یک شرکت سرمایه گذاری، طرح و ساخت، دقیقا چه خدماتی ارائه میدهد و این خدمات را چگونه، با چه هدفی و برای چه مخاطبانی ارائه میدهد، سوالات مهمی است که بخش جدی ای از خدمات حس یک نگاه را به خود اختصاص داده است.

بازنشر مقاله در شبکه های اجتماعی